حبیب پیمان

این وبلاگ منعکس کننده نظرات و دیدگاه های شخص صاحب وبلاگ می باشد!

حبیب پیمان

این وبلاگ منعکس کننده نظرات و دیدگاه های شخص صاحب وبلاگ می باشد!

تاختن شیخ بر لیسه عالی معرفت!

شیخ قندهاری، آنگونه که از دختران و زنان افغانستان و ایران بنام «طلبه» در طول زندگی شهوانی اش سو استفاده کرده، اینبار نیز سو استفاده قوی تری را از دختران و زنان مظلوم هزاره می کند. 

 

وضعیت کنونی هزاره ها در کابل و حمله بر لیسه معرفت، هر انسانی را در فکر عمیقی فرو می برد اینگونه که:  

یا هزاره ها در ترسیم کردن زندگی سیاسی و اجتماعی اش خیلی مردم ضعیفی هستند و یا شیخ، علاوه بر استعداد برقراری روابط جنسی با دختران خورد سال و زنان خشکه پتنگ، استعدادی قوی تری در تقسیم کردن یک جامعه ی واحد نیز دارد. اتفاقاْ در هردو صورت ضرر بیشتر را هزاره ها می برند، زیرا، وجهه مشترک مذهبی امروزی، سبب می گردد تا این مردم بیشتر مورد سو استفاده شیخ قرار گیرد. او تا دیروز سنی و در کنار سیاف بود و هزاره می کشت، اما امروز یک دفعه ای شیعه شده و تلاش می کند تا هزاره ها را بجان یکدیگر شان باندازد. 

 

حقیر پقیر بحیث فرزندی از این ملت، به چند نکته چنین اشاره می کند: 

۱ ـ آنهایی که به طرفداری از شیخ قندهاری تظاهرات راه می اندازند و بر لیسه عالی معرفت حمله می کنند، از خواهران و برادران خود ما و شما هستند که مورد سو استفاده شیخ قرار گرفته اند ـ مخصوصاْ خانم ها. از آنها کینه در دل نگیرید و بر عکس آنها را در بغل بگیرید و کمک کنید تا به واقعیت ها پی ببرند. آنها نمی دانند، اگر می دانستند، به شیخ و دین و مذهب نمی چسبیدند. 

 

۲ ـ به شیخ قندهاری و ملاهای از این قبیل چسبیدن، راه اصلی حل مشکل جامعه ما و جامعه ی انسانی نیست. این شیخ اگر مرد، ده ها شیخ دیگر بدنبالش می آید، چون روند و سیستم زنگی انسان طوری است که یک انسان معمولاْ بیشتر از یک فرزند تولد می کند. پس با رفتن یک شیخ، نمی شود مشکل حل گردد. 

 

۳ ـ اگر دانشمندان و اهل قلم به آنچه کهمی گویند اعتقاد و ایمان دارند و حاضر هستند جامعه اش را از بلاهای این چنینی بطور همیشگی نجات دهند، باید قربانی هایی را متحمل شوند و آزادانه و هویدا بگویند که نقص در ملا نیست، بلکه نقص اصلی در دین و مذهب است. ملا در حقیقت محصول دین است. ملا حاصلی است که در مزرعه دین به ثمر رسیده است. به شیخ و ملا چسبیدن معنایش این است که کسی می خواهد درخت مشکل را از میان بر دارد، ولی با تیشه زدن به شاخچه های آن. تجربه چنین نشان می دهد که هیچ درختی با شاخچه زنی از بین نرفته و برعکس رشد می کند. 

 

بناْ اگر جوامع روشنفکری و آگاه در جامعه، واقعاْ می خواهند درخت مشکل را ریشه کن کنند، به ریشه درخت تیشه بزنند، نه در شاخچه های آن! 

 

زباده خوردن پنهان ملول شد حافظ 

ببانگ بربط و نی رازش آشکاره کنم 

نظرات 28 + ارسال نظر
کلبی عباس یکشنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 12:05

باچه قوم منده نشی
آیا برای شما که یک هزاره استی مایه شرم نیست که خودت با زبان خود میگوئی که یک قندهاری سو استفاده شهوانی از دختران قومت میکند؟
دیروز که شیخ هزاره می کشت تو کجا بودی که از قومت دفاع میکردی و مثل دیگر جوانان غیور و شیر دلان هزاره به صف مقوامت می پیوستی آری در آن زمان خودت در پاکستان چکر میزدی و قومت فریاد میزد کمک!!! آیا آن وقت گوشهایت کر بود و چشمانت کور ؟؟
بلدی تو موگوم که گفتو اسویه اما عمل کدو سخته.

اواز دول از دور روشویه برارمه

[ بدون نام ] دوشنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 12:55

آقای پیمان! نمی دانم با کدام وجدان قبول کردی که خودت بگوی شیخ از دختران خورد سال و زنان ساده پتنگ قومت سوء استفاده کرده است آفرین به غیرت و همتت, بلی از آنجای که قومت را به تیشه زدن به پای دین دعوت می کنی با ید قبول کنی که کسانی به نام این و آن از دختر ان خورد سال و زنان قومت سوء استفاد ه کند چرا که وقتی دین نباشد و ایمان به کیفر و جزا نباشد ووجدان که الحمد للله در وجود آدم های مثل شما راه ندارد ,می شود تمام رزالت ها و بی شرمی هاراپزیرفت.
آری برادر! جامعه ما با داشتن دین مشکیل ندارد هیچ که افتخار هم دارد , اما آنچه که مشکیل است موجودیت آدم های مثل شیخ (ما نحن فیه) در داخل جامعه ما است که یک روز با سر سخت ترین دشمنان مردم ما هما هنگ شده علیه مقاومت غرب کابل فتوای جهاد می دهد و رهبر این قوم را محارب بالله خوانده خونش را مبا ح اعلان می کند وروز دیگر با گذششت اندک زمان رهبریت مذهبی قوم را بدست گرفته فتوای های مبتذل جاری می کند. و هم چنین از موقف آدم های کودن مثل محقق کابلی استفاده نموده ومردم مارا در جان هم دیگر می اندازد.

[ بدون نام ] دوشنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 23:16

حبیب پیمان سه‌شنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 21:39

سلام کلبی عباس جان.

بسیار خوب. شما که راضی هستید و مطمیین هستید که شیخ از دختران داخل مدرسه اش سواستفاده نکرده و نمی کند، می توانید خواهر خود را بفرستید به مدرسه خاتم النبیین تا هم اسلام پیروز گردد و هم کر و کور بودن انسان های مثل من برای تان ثابت شود.

چشم بخیل کور!

من می توانم سیستم «نظرات بعد از تایید» را در وبلاگم فعال کنم تا نظرات بازدیدکنندگان بعد از تایید من نشر شوند، البته فقط نظراتی که در آن از من تعریف و تمجد شده باشند، ولی سخت خلاف این روند هستم و این روش را در جامعه روشنفکری بد تر از کار بسیاری ها می دانم و نام این روش را برای خودم گذاشته ام: «خیانت روشنفکرانه». چون زمانی که جامعه ی روشنفکری از نظرات مردم ترسید و به دنبال سانسور رفت، دیگر روزگار آن جامعه سیاه است.

شما در نوشتن نظر تان آزاد هستید، هر وقت در وبلاگ کسی بنام حبیب آمدید، آزاد بخوانید و آزاد بنویسید.

شما در وبلاگ من چه می توانید بکنید؟ نهایتاْ به مادرم، همسرم، دخترم و تمام اعضای فامیلم فحش بدهید و آنچه دل تنگ تان می خواهد، بگویید ـ بیشتر از این کاری نمی توانید. اما خوب است به آنچه در پیرامون ما اتفاق می افتد، دقت کنید و بحیث یک انسان در قضایای زندگی با چشم باز بنگرید. واقعیت ها با عدم بیان آن نمی شود پنهان گردد و از بین برود. دنیا عمل ما را می بینند ـ نه اینکه گفتار ما را می شنوند.

ما هرقدر بگویم دین خوب است، این است و آن است، برخورد و تربیه ما در دامن این مکتب، نشان می دهد که این مکتب چندان خوب نیست و نقص زیاد دارد. در آنچه که می گوییم و در آنچه که انجام می دهیم، تضاد زیاد وجود دارد.

به تعبیر دیگر، هرقدر خجالت بکشیم و به زبان نیآوریم که شیخ عیاش است، نمی توانیم جلوی شیخ را بگیریم که از طلبه های تحت قلمرو خود سواستفاده جنسی نکند. او دین را برای عیش و نوش خود انتخاب کرده است نه برای چیزی بیشتر از این.

زخم روی دستت را زیر آستینت پنهان نکن که با پنهان کردن زخم هنوز بزرگ می شود، کوشش کن در پی علاج آن برآیی برادر عزیز!

کلبی عباس چهارشنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 19:58

حبیب جان منده نشنی.
قکر کنم که خواهر شما در مدسه خاتم النبیین درس میخانده که شما با جرئت میتوانید بگوید که شیخ از دختران استفاده جنسی میکند.

من از شیخ اصف دفاع نمیکنم. اما از این که یک هزاره با زبان خود بگوید که شیخ از دوختران قومش استفاده جنسی میکند بسار ناراحتم.

حبیب پیمان چهارشنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 21:52

سلام برادر عزیز دوباره!

زنده باد! تشکر که فحش نداده اید. البته این سوال تان را با خود خواهرم مطرح کنید چون او خودش یک انسان است و زبان دارد و می تواند پاسخ را خودش بدهد.

عرض من این است که همین ننگ و غیرت تان را تقسیم کنید. نصفش باشه پیش من، نصف دیگرش را ارسال کنید در کابل ـ برای آنهایی به دفاع از شیخ و شهوت او، بر لیسه عالی معرفت می تازند. فکر نمی کنم نوشته ی من بد تر از عمل آنها باشد و ارزش این را داشته باشد که که تمام ننگت را روی این نوشته مصرف کنید!

موفق و با ننگ باشید!

nazari شنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 20:02

سلام حبیب جان.
شعری که برایت امیل کردم از قومای خود مو عزیز جان فیاض میباشد
azizfayaz.blogfa.com/

حبیب پیمان دوشنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 19:07

سلام آقای نظری عزیز!

خیلی تشکر از رهنمای ات. مصروفیت های زیاد، گاهی سراسیمه ام می کند. بهرحال....

موفقیتت را می خواهم!

قومایی گل دوشنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 20:02

آفرین حبیب جان . دین بکار تو و امثال من نمی اید .
راستی منهم یکی از قومایت استم و سخت عاشق خانمت استم . خواب را از چشمانم بریده .اخ چی چیز درست کرده.........
راستش اول میترسیدم که چطور باشما این موضوع را مطرح کنم الان که این مانعها (دین مذهب) وجود ندارد گفتم معامله امکان پذیر میباشد .نمی توانیم من و شما توافق کنیم برایم دو شب هم کافی است گر شما آغایی کنید و منطقی باشید.

در ضمن آدرس خانه ات را در سویس از روی آدرس آی پی ات پیدا کرده ام، چند مدت بعد آنجا می آیم و در مورد معامله همرایت از نزدیک صحبت می کنم!

qjuoricon سه‌شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 01:29 http://lrnuibpgsdes.com/

lS6cG6 <a href="http://vtjijpurewec.com/">vtjijpurewec</a>, [url=http://kkfuaofhtukd.com/]kkfuaofhtukd[/url], [link=http://gmiaiewpdzsy.com/]gmiaiewpdzsy[/link], http://blxpncmjqxcb.com/

م ع ب یکشنبه 10 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 03:55 http://www.mhdali.blogfa.com

سلام دوستان
دعا کنید این سگ قندهاری بمیرد تا این طور از مردم بی سواد و مظلوم ما سوُ استفاده نشود.

نهضت دوشنبه 11 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 17:11 http://www.tizgam.blogfa.com

دوستان سلام ،
بعد از این از آدرس من فقیر هم یک سر بزنید تا نشانی بزرگواری خود شما باشد.

دیگر اینکه در باره شیخ که سال هاقبل مرده بود و جنازه بیش نیست ولی ایرانی ها نمی گذارد که بی پوسد ، تا اهداف پلید تفریقه افگنی و ایجاد دشمنی خود شان را در افغانستان به بهانه دین و یا مذهب پیاده کند زیاد بحث کردن فایده ندارد فقط وقت ضایع می کند وبس.

چه زیبا نوشته بود آنهای که سال ها قبل درد را درک کرده بود:

(محسنی را دفن کنید ورنه می پوسد )

امروز که ایرانی را نگذاشته است که بی پوسد اما جامعه پوسانیده است.

ناروی جمعه 15 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 14:26

سلام دوستان . شما را به وخدای تان سوگند مید هم که به نا موس همدیگر نا سازا نگو ید . اغای کلبی عباس شما هم برادر گلم عفت کلام تان را مرا عات کن و دوم در مورد نا م تان کمی غور کن . که ( کلبی )کدام معنا را مید هد . از کسی سوال کنید .

حق با اوست شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 22:15

من فکر میکردم ناموس برای پیمان ارزشی ندارد .
چون ایشان علنی در مجالس میگوید ( من پابند دینی نیستم خانم و فرزندانم در هر عملی آزاد هستند )
حبیب جان در نوشتار شما هم توهین به هزاره ها شده است .
کار شما کمتر از شیخ چرسی محسنی نیست

علی مدد یکشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 15:09

پیمان جان شما خود شعار آزادی سر میدیهید آیا کسی تا هالا از شما سوال کرده ک شما چند زن دارید؟
من این را خوب میدانم که خانواده شما در هیچ کار آزاد نیست و در زیر کنترول جنابعالی قرار دارد.

حبیب پیمان سه‌شنبه 19 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 10:25

سلام دوست عزیز علی مدد.

من با کمال افتخار عرض می کنم که دو زن دارم. یکی بیوه برادرم بوده که در دست نیروهای شوروی کشته شد و یکی را بعدا باهش ازدواج کرده ام. هر دو زنم هیچ وقت پنهانی نبوده است.

من خوشحالم که خانواده ام تحت کنترول خودم قرار دارد. سخت ناراحت می بودم اگر آنها تحت کنترول عرب ها، ایرانی ها و یا تمام کسانی که فرستاده ی آنها هستند، می بودند. مگر عیبی دارد اگر خانواده ات تحت کنترول خودت باشد؟

موفق باشید!

حبیب ـ پاسخ به قومای گل سه‌شنبه 19 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 10:28

در جواب به «قومای گل» عرض کنم که من خانمم را اگر با کسی معامله کنم یا نکنم، در دست خودم است و خودم تصمیم می گیرم، ولی تکان خوردم وقتی دانستم خانم شما را شیخ و مذهب معامله میکند!

ولی باز هم دعا می کنم خود و خانم و خانواده ات از زیر لینگ شیخ رهایی یابی قومای گلم!

قومای نازنین چهارشنبه 20 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 11:26

آقای پیمان سلام و امیدوارم صیحت کامل داشته باشید. در پاسخ به (قومای گل) نوشته اید که آدرس خانه اش را در سویس میدانید و من در نزدیک سویس استم، شما را قسم میدهم آدرس این حرامزاده و نیم گایده قنداری ها را برایم بفرستید تا من او را آدم بسازم. اینها بود که با بادارانش خون صدها فرزند بیگاه هزاره را در کابل ریختند و نوشیدند. اینها زن و دختر و همه چیزش را پتنوس بست برای محسنی میبرند و برای اینها و زنان شان کیر ملاه های مانند محسنی زیارتگاه است. من منتظیر فرستادن آدرس استم . آدرس ایملم را برایت ایمل کرده ام . بدروووود!

یک بیطرف پنج‌شنبه 21 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 06:33

این چه مشکل است که شما بر پا کرده اید یک دیگر را لعن میکنید من درد هر دو شما را میدانم
به این قسم نمیتوان به راه حل دست یافت.
اگر میخواهید که یک افغانستان ازاد آباد و مترقی داشته باشیم باید به هیچ گروه و به هیچ حزبی نپیوندیم.
دست به دست هم بدهیم که به پیروزی نایل آییم.

تیمور یکشنبه 14 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 01:23 http://www.afghanistan.fi

سلام عزیز پیمان بزرگوار !
من نتوانستم سایت کانون افغانستانیهای فنلند را در شبکه جهانی هزاره درج کنم از لطف شما ممنون

مهدی دوشنبه 22 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 17:32 http://mahdi2009.blog.af

سلام
از جناب قنداری بیش از این انتظار خطاست او همان را خوب بلد است و دیگر هیچ...
دوست عزیز خیلی وبلاگ جالبی دارید گرچه دیرتر آنلاین می شوید ولی محتوی خوبی دارد. راستی mahdi2009.blog.af هم منتظر نظرات شماست.

Bache Azra پنج‌شنبه 26 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 08:24 http://www.bacheazra.blogfa.com/

سلام بر شما باچه آزره با مطلبی تحت عنوان : فلسطن نشخوار گاه جمهوری اسلامی بروز شد و چشم براه دیدار شماست
موفق باشید

نعمت الله رحیمی جمعه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 15:51

دوست عزیز حبیب جان پیمان

من که ترا دوست دارم دیگران را نمی دانم که چه می کنند و چه نظری دارند اما بهتر است که خود را درگیر مسائل همانند قضیه ی شما با کلبی عباس که بدون شک یک نام مستعار است نکنید .
شخصی که شهامت دارد اول نام خودش را در متن می نویسد ومرد ومردانه نظرات خودش را می گوید .
اینکه هر شخصی مستقلانه فکر کند بیاندیشد و تصمیم بگیرد وبنویسد خوب است اما قبول کنید که در هیچ کجای دنیا آزادی به اندازه ی نیست که داشتن آن موجب ناراحتی دیگران شود اگر اینطورشد دیگر آن آزادی واستقلال نیست بل خودش یک مصیبت است .
درمورد بحث شما در باره ی جناب شیخ باید عرض کنم که هرکسی هزاره است و چیزی درکله دارد اول باید دلش برای سعادت تمام بشریت بتپد ودوم برای قوم رنجدیده ی خودش .
اما من در مورد شخصیت های سیاسی ویا غیر سیاسی افغانستان از جناب شیخ گرفته تا دیگران وسیله ومعیار سنجشم گفته های شهید مزاری است ( درمورد گذشته ها که شیخ نیز از آن دسته اند ) هرکسی از نظر شهید مزاری خوب بوده است برای من نیز عزیزاست و هرکسی نیز نیست برای من نیز نیست .
در مورد شیخ خدمت عرض کنم که اگر یک بند شهید را می گرفتی هزار بندش از دست این شیخ که این روزها مدرسه ی طویل وعریضی را ساخته است به شکل معماری ایران و اصفهان و تلویزیون آباد کرده وهر روز به موعظه می پردازد.
برخی از دوستان بسیار نزدیک بنده در تلویزیون ایشان کار می کنند و برخی از دوستان ام نیز در مدرسه ی ایشان هستند و من از نزدیک با همه چیز ایشان ودور و اطراف ایشان آشنایی دارم و چیزی بیشتر ازاین نمی گویم فقط می گویم پر فتوح باد روح شهید مزاری .
تاریخ در مورد تمام انسان ها قضاوت می کنند وامیدوارم روزی برسد که سیه رو شود هرکه دراو غش باشد .
چیزهای را من از ایشان و از آن جواد محسنی که در راس تلویزیون شان قرار دارند می دانم که گفتن اش از ناگفتن اش بهتر است .
پیمان جان چیزی را هم که شما نوشته اید نیز همانند تف سربالا است اگر تف کنی به صورت خودت است و اگر نکنی عذاب می کشی مستندات من نیز اینگونه اند .
از سایر دوستان نیز خواهشمندم که خویشتن داری را فراموش نکنند و به راحتی به همدیگر بد وبیراه نگویند .

امان پنج‌شنبه 18 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 14:39

حبیب جان خیلی شخصیت های فاسد در مرکز معرفت فعالیت دارند خدا خیر قومای توره پیش کند یکیش خانم سلطانی که مشهور است به گفته زنگ خطر که مشوووووووووور است بدرود

مصطفی چهارشنبه 26 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 13:04

بر خلاف دین بودن یعنی بر خلاف مزاری بودن
مخالفت با ملا یعنی مخالفت با مزاری
چون مزاری هم ملا بود. و درس آخوندی را در نجف و قم فرا گرفته بود.
مزاری در واقع هم یک مجاهد واقعی بود و هم یک عا لم دین با درک و با احساس بود.

شایان یکشنبه 21 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 22:45

راستی آقای پیمان: خوبه که تو از دور ای رقم تورا ره موگی. عادت آدمای بی غیرت امی استه که از دور فقط فحش میدیه چون ده افغانستان نیه و پناهندگی اروپا هم داره دیگه فقط ده فکر منافقت و روشنفکری گری ناقی استه. تو از کجا ای گپای دروغ ره گفتی که شیخ آصف از دخترای آزره سو استفاده جنسی مونه. تو قدی ازی گپ خو چقدر درد دخترا و زنای آزره ره دوا کدی؟ تو نه ده بندی دختری آزره استی نه ده بندی شیخ آصف نه ده بند لیسه معرفت. آلی ده لیسه معرفت آته معلم عزیز یکی از شاگردای دختر نوجوان ره گایید امزو خاطر او ره معلم عزیز از کانتین مکتب بیرون کرد و تا حالا اجازه نمی دهد که در آنجا باشد. آیا تو اگر واقعاً بی طرف هستی و نفاق انداز نیستی چرا از این چیزها نمی گویی و در ثانی اصلاً نوشتنی این مزخرفات چه به درد تو یا مردم بیچاره افغانستان می خورد. تو اگر واقعاً ده فکر دخترا وزنا و مردم آزره استی بیه نه ده افغانستان بهتر از شیخ آصف کار کو. از دور گپای مفت نگی.
تو رقم نفرا عرضه ازی ره ندرین که کار کنین فقط در انترنت و از دور بلدین که گپای بیهوده و مفت نوشته کنین.
مثلاً گفتی که:
"بناْ اگر جوامع روشنفکری و آگاه در جامعه، واقعاْ می خواهند درخت مشکل را ریشه کن کنند، به ریشه درخت تیشه بزنند، نه در شاخچه های آن!"
ای روشنفکرای تاریک فکر خودخواه مثل از تو فقط بلدند مثل بز رسوایی کنند و چرندیات نوشته کنند. آیا مثلاً نوشته ی تو تیشه زدن به ریشه است یا به شاخه؟ واقعاً اگر در افغانستان می بودی جرأت داشتی این چیزها را نوشته کنی؟ جناب روشنفکر.
شما فقط با همین نوشته ها و کارهای تان روشنفکر هستید. ولی در عمل هیچ چیزی نیستید. آدم های غرب زده، خود فروخته و بی غیرت و رسوا که فقط ده نکتایی و ریش کل و نوشته های مزخرف نفاق انداز خود خو ره روشنفکر نام می مانند. شما کسانی هستید که به اندازه یک ملای قریه هم نمی توانید در بین اجتماع کار کنید. فقط بلدید حرف بزنید چون شما از ملک فقیر و فقرا نفرت دارید و اگر در خانه ی خاکی فقیر باشید لباس و عینک روشنفکری تان کثیف می شود و نمی خواهید به درد مردم شریک شوید. فقط برای حفظ مقام و جایگاه و خوشگذرانی خود ملاها را محکوم می کنید. به جای این حرف ها چرا یک نفر روشنفکر پیدا نمی شود که به اندازه یک ملای قریه کار کند. به نظر مه سگ ملای قریه از شما کرده شرف دارد. چون با همان معاش ناچیز قناعت می کند و در بین مردم کار می کند. برای او اگر دین می خواهد یا مذهب یا هر چیز دیگر همان مهم است و می خواهد به هدفش برسد. لذا برای رسیدن به هدفش هر گونه سختی را تحمل کرده و در بین مردم کار می کند. اما عالی جنابان، نکتایی داران روشنفکر نما حتی خود را خیلی بزرگتر از این فکر می کنند که یک لحظه با یک ادم فقیر بی سواد گپ بزنند.
از تو و دیگه آدمای مثل از تو امی خایشه دروم که وختی کار نمی تنین ناقی رسوایی نکین و آبروی دخترای مردم آزره ره زیاد نبرین. قدی ازی کارای شومو صد رحمت به شیخ آصف و ملاها.
با اینکه مه هیچ وقت آصف محسنی ره هیچ وقت به خاطر مواضع اش ده ضد هزاره ها در وقت بابه بزرگ مزاری محکوم می کنم. اما در مقایسه با مثل شما آدم ها خیلی شرف دارد. اگر شما راست می گویید مگر شهید مزاری ملا نبود. چرا یک روشنفکر در تاریخ هزاره ها تا کنون آدمی به اندازه چپلی مزاری نیست؟
از تو می خوایوم که ای نوشته ره ازی وبلاگ خو پاک کنی.

ستاره دوشنبه 8 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 05:33

سلام به اقای حبیب پیمان!
محترم شما اگر مسلمان هستید تهمت زدن به دیگران خود یک عیب و گناه عظیم است. و در جمله نظرات شما که نمره گذاری نموده اید به شماره سوم نوشته های تان یک حرف مزخرف ره یاد اور شدید. به گفته شما ( اصل مشکل در دین است) به نظر من در دین کدام مشکلی وجود ندارد هر مشکلی که است به دین فروشان راوای مانند شما وجود دارد که در بدل درهم و دالری دین/ دنیا و ناموس خود را همه به لیلام گذاشتید.

در اخیر از خداوند ج ارزومندم منافقین را هرچه زود تر به درک اسفل واصل نماید. انشا الله

غلام رسول دوشنبه 8 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 05:45

لعنت به حبیبی خان و ناموس فروش و کافر بی دین! لعنت به رهروان شیطان لعین (حبیبی) لعنت به دشمنان دین خداج و رسول مقبولش. شما در اروپا به خواهر مادر فروشی تان برسید ضرورت ندارین که در باره ما قضاوت کنید. لعنت به کسی که اجازه بیرون رفتن خواهر و مادر خود ره نداشته باشه و در باره یک ملت اگاه نظرات منحرفانه بدهد و خود ره قاضی قرار دهد.

ای یک سوال مره راستی جواب بده. آیا شما اجازه خواهر و مادر خو دارین آقای محترم و معظم و دموکرات حبیبی جان دانشمند؟

اگر کم خرج شدی تنها لیسه معرف جایشی نسیت که بول دار شی در شهر و دیار کابل همگی بشت از همی کار ها می گردند بس ده کوچه ها گشته لیلام کنین .

تف لعنت باز به حبیبی حیف ازی نام که تو سرخو ایشتی مه شک درم که تو هزاره بشی خائین منافق بچه شیطان لعین

دوستان مرا ببخشید اگر بی ادبی شده باشد با سگ باید به زبان سگ حرف زد. اگر ای بی ناموس نزدیک می بود و خواهر و مادر خود فروخته در ممالک اروپا نمی رفت .............واجب بود که ...........

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد