حبیب پیمان

این وبلاگ منعکس کننده نظرات و دیدگاه های شخص صاحب وبلاگ می باشد!

حبیب پیمان

این وبلاگ منعکس کننده نظرات و دیدگاه های شخص صاحب وبلاگ می باشد!

تاختن شیخ بر لیسه عالی معرفت!

شیخ قندهاری، آنگونه که از دختران و زنان افغانستان و ایران بنام «طلبه» در طول زندگی شهوانی اش سو استفاده کرده، اینبار نیز سو استفاده قوی تری را از دختران و زنان مظلوم هزاره می کند. 

 

وضعیت کنونی هزاره ها در کابل و حمله بر لیسه معرفت، هر انسانی را در فکر عمیقی فرو می برد اینگونه که:  

یا هزاره ها در ترسیم کردن زندگی سیاسی و اجتماعی اش خیلی مردم ضعیفی هستند و یا شیخ، علاوه بر استعداد برقراری روابط جنسی با دختران خورد سال و زنان خشکه پتنگ، استعدادی قوی تری در تقسیم کردن یک جامعه ی واحد نیز دارد. اتفاقاْ در هردو صورت ضرر بیشتر را هزاره ها می برند، زیرا، وجهه مشترک مذهبی امروزی، سبب می گردد تا این مردم بیشتر مورد سو استفاده شیخ قرار گیرد. او تا دیروز سنی و در کنار سیاف بود و هزاره می کشت، اما امروز یک دفعه ای شیعه شده و تلاش می کند تا هزاره ها را بجان یکدیگر شان باندازد. 

 

حقیر پقیر بحیث فرزندی از این ملت، به چند نکته چنین اشاره می کند: 

۱ ـ آنهایی که به طرفداری از شیخ قندهاری تظاهرات راه می اندازند و بر لیسه عالی معرفت حمله می کنند، از خواهران و برادران خود ما و شما هستند که مورد سو استفاده شیخ قرار گرفته اند ـ مخصوصاْ خانم ها. از آنها کینه در دل نگیرید و بر عکس آنها را در بغل بگیرید و کمک کنید تا به واقعیت ها پی ببرند. آنها نمی دانند، اگر می دانستند، به شیخ و دین و مذهب نمی چسبیدند. 

 

۲ ـ به شیخ قندهاری و ملاهای از این قبیل چسبیدن، راه اصلی حل مشکل جامعه ما و جامعه ی انسانی نیست. این شیخ اگر مرد، ده ها شیخ دیگر بدنبالش می آید، چون روند و سیستم زنگی انسان طوری است که یک انسان معمولاْ بیشتر از یک فرزند تولد می کند. پس با رفتن یک شیخ، نمی شود مشکل حل گردد. 

 

۳ ـ اگر دانشمندان و اهل قلم به آنچه کهمی گویند اعتقاد و ایمان دارند و حاضر هستند جامعه اش را از بلاهای این چنینی بطور همیشگی نجات دهند، باید قربانی هایی را متحمل شوند و آزادانه و هویدا بگویند که نقص در ملا نیست، بلکه نقص اصلی در دین و مذهب است. ملا در حقیقت محصول دین است. ملا حاصلی است که در مزرعه دین به ثمر رسیده است. به شیخ و ملا چسبیدن معنایش این است که کسی می خواهد درخت مشکل را از میان بر دارد، ولی با تیشه زدن به شاخچه های آن. تجربه چنین نشان می دهد که هیچ درختی با شاخچه زنی از بین نرفته و برعکس رشد می کند. 

 

بناْ اگر جوامع روشنفکری و آگاه در جامعه، واقعاْ می خواهند درخت مشکل را ریشه کن کنند، به ریشه درخت تیشه بزنند، نه در شاخچه های آن! 

 

زباده خوردن پنهان ملول شد حافظ 

ببانگ بربط و نی رازش آشکاره کنم